نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: مشکل در رابطه با ۷ سال تحمل

997
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41193
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکل در رابطه با ۷ سال تحمل

    سلام خدمت دوستان
    به دلیل شرایط مطلب را حذف کردم
    ویرایش توسط hamedyari : 01-19-2022 در ساعت 11:26 AM

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : مشکل در رابطه با ۷ سال تحمل

    نقل قول نوشته اصلی توسط hamedyari نمایش پست ها
    سلام خدمت دوستان
    واقعا به راهنمایی نیاز دارم امیدوارم درست کمکم کنید
    من با دختری دوست هستم که از لحاظ مالی سر تر هستن نه که ما ضعیف باشیم نه ولی بخوایم رتبه بندی کنیم اونا بیشترن ۷ سالی میشه دوستیم الان من ۲۳ سالمه قبلا همه چی خوب بود چون واقعا همه کسش من بودم اما یه بار فهمید من با دختری چند کلمه حرف زدم که یه مدت همه چی بهم ریخت که مادرش واسطه شد باهم دوباره دوست شدیم ( مادرش خیلی زنه خوب و مهربونیه منم خیلی دوست داره)
    بعد این داستان دیگه خودشم میگفت که مثل قدیم نمیتونه دوسم داشته باشه حقم داشت اخلاقاش خیلی خاص بود
    مشکله اصلی من با اخلاقشه خیلی غد و یه دندس یه جورایی دوست داره زن سالاری باشه هرکاری دوست داره انجام بده بدون اینکه از من یه اجازه بگیره کلا میگه من اجازه نمیگیرم فقط بهت اطلاع میدم سر یه چیزای خیلی مسخره دعوا راه میندازه دعواهای شدید که حتی اگه اون مقصر باشه یه کاری میکنه من ازش معذرت خواهی کنم
    میدونم دوسم داره اما واقعا اخلاقشه
    شرایط خانوادش با خانواده من خیلی فرق داره مثلا تو خانواده مشروب میخورن خانوادتن به جز مادرش خودشم چون من میگم نمیخوره مثلا سر بازن تو کله فامیل دقیقا برعکس اینا ماییم باهاشم کلی حرف زدم میگه نمیتونم تغییر کنم البته به خاطر من زیاد تغییر کرده ولی بیشتر از اینا ازش میخوام قبول نمیکنه
    الان واقعا من تو شرایط بدیم که نمیدونم باید ادامه بدم یا نه نمیخوام اگه این رابطه تهش هیچی نیست زندگی خودمو تباه کنم

    لطفا دوستان راهنمایی کنید
    بسم الله الر حمن الرحیم

    سلام

    مشاورین دراسرع وقت پاسخ گوی شما خواهند بود

  3. کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3


    عنوان کاربر
    مدیر کل
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42303
    نوشته ها
    220
    تشکـر
    0
    تشکر شده 71 بار در 62 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل در رابطه با ۷ سال تحمل

    با سلام خدمت شما
    احساسات شما کاملا قابل درک است.
    همانطور که خودتان هم اشاره کردید، تفاوت سطح اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی خانواده ها می تواند بسیار چالش آفرین باشد.
    به این معنا که شما ممکن است انقدر درگیر این حواشی و تفاوتها شوید که دیگر انرژی برای ساختن یک زندگی آرام نداشته باشید.
    با توجه به توضیحاتی که دادید آشنایی شما در دوران نوجوانی اتفاق افتاده است.
    دقت کنید که در آن سنین ممکن است به دلیل غلبه هیجان، شناخت کامل درست رخ ندهد و یکسری موارد مهم مانند همین هایی که خودتان اشاره کردید، نادیده گرفته شوند و همین ها بعد از ازدواج، تازه اگر خانواده ها با یکدیگر به توافق برسند و درگیری پیش نیاید، بسیار مشکل ساز خواهند شد.
    گذشته از این، در دوران نوجوانی هویت افراد در حال شکل گیری است و انتخابی که در آن زمان صورت می گیرد واقعا ممکن است در سنین بالاتر دیگر اعتباری نداشته باشد به این دلیل که آن افراد تغییر کرده اند و معیارها معمولا در آن سنین هنوز پایدار و با ثبات نشده اند.
    علاوه بر تفاوت فرهنگی خانواده ها، خودتان هم ظاهرا تفاوت زیادی با یکدیگر دارید.
    آیا کسی در بلند مدت می تواند به تغییرات عمیقی که به خاطر فرد دیگری مجبور به انجام آن شده متعهد بماند؟
    و آیا اصلا مجبور کردن دیگران یا خودممان به انجام کاری که دوست نداریم و اینچنین تغییرات ریشه ای و عمیق، درست است؟
    آیا آسیب آن در بلند مدت باعث احساسات منفی و ناکامی و بعضا شکلگیری نفرت به جای دوست داشتن نخواهد شد؟
    اگرچه شما یکدیگر را دوست دارید اما آیا دوست داشتن برای ازدواج کافی است؟
    احساس ارزشمندی که درون روابط وجود دارد و باعث پایداری آن می شود به این معنا است که ما همانطور که هستیم پذیرفته شویم.
    اگرچه اختلافات بین فردی معمولا وجود دارند اما اگر قرار باشد عقاید و سبک زندگی خودمان یا دیگری را تغییر دهیم آیا ادامه این رابطه خوشایند خواهد بود؟
    شما هنوز سنی ندارید و فرصت زیادی برای آشنایی با افراد دیگر و یافتن کسی را دارید که بیشتر به شما شبیه بوده و بتوانید در کنار یکدیگر خوشحال باشید نه اینکه مدام بر سر اختلافات اینچنینی درگیر باشید.
    حالا دیگر انتخاب و تصمیم با خودتان است که اگر می خواهید در این رابطه بمانید باید هزینه های آن را هم پذیرفته و برای حل انها کمر همت ببندید (تازه اگر حل شدنی باشند!) و ممکن است آنقدر احساس ناکامی تجربه کنید که خودتان یا ایشان یک جایی به تنگ بیایید.

  5. کاربران زیر از moshaver-editor بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41193
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل در رابطه با ۷ سال تحمل

    نقل قول نوشته اصلی توسط moshaver-editor نمایش پست ها
    با سلام خدمت شما
    احساسات شما کاملا قابل درک است.
    همانطور که خودتان هم اشاره کردید، تفاوت سطح اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی خانواده ها می تواند بسیار چالش آفرین باشد.
    به این معنا که شما ممکن است انقدر درگیر این حواشی و تفاوتها شوید که دیگر انرژی برای ساختن یک زندگی آرام نداشته باشید.
    با توجه به توضیحاتی که دادید آشنایی شما در دوران نوجوانی اتفاق افتاده است.
    دقت کنید که در آن سنین ممکن است به دلیل غلبه هیجان، شناخت کامل درست رخ ندهد و یکسری موارد مهم مانند همین هایی که خودتان اشاره کردید، نادیده گرفته شوند و همین ها بعد از ازدواج، تازه اگر خانواده ها با یکدیگر به توافق برسند و درگیری پیش نیاید، بسیار مشکل ساز خواهند شد.
    گذشته از این، در دوران نوجوانی هویت افراد در حال شکل گیری است و انتخابی که در آن زمان صورت می گیرد واقعا ممکن است در سنین بالاتر دیگر اعتباری نداشته باشد به این دلیل که آن افراد تغییر کرده اند و معیارها معمولا در آن سنین هنوز پایدار و با ثبات نشده اند.
    علاوه بر تفاوت فرهنگی خانواده ها، خودتان هم ظاهرا تفاوت زیادی با یکدیگر دارید.
    آیا کسی در بلند مدت می تواند به تغییرات عمیقی که به خاطر فرد دیگری مجبور به انجام آن شده متعهد بماند؟
    و آیا اصلا مجبور کردن دیگران یا خودممان به انجام کاری که دوست نداریم و اینچنین تغییرات ریشه ای و عمیق، درست است؟
    آیا آسیب آن در بلند مدت باعث احساسات منفی و ناکامی و بعضا شکلگیری نفرت به جای دوست داشتن نخواهد شد؟
    اگرچه شما یکدیگر را دوست دارید اما آیا دوست داشتن برای ازدواج کافی است؟
    احساس ارزشمندی که درون روابط وجود دارد و باعث پایداری آن می شود به این معنا است که ما همانطور که هستیم پذیرفته شویم.
    اگرچه اختلافات بین فردی معمولا وجود دارند اما اگر قرار باشد عقاید و سبک زندگی خودمان یا دیگری را تغییر دهیم آیا ادامه این رابطه خوشایند خواهد بود؟
    شما هنوز سنی ندارید و فرصت زیادی برای آشنایی با افراد دیگر و یافتن کسی را دارید که بیشتر به شما شبیه بوده و بتوانید در کنار یکدیگر خوشحال باشید نه اینکه مدام بر سر اختلافات اینچنینی درگیر باشید.
    حالا دیگر انتخاب و تصمیم با خودتان است که اگر می خواهید در این رابطه بمانید باید هزینه های آن را هم پذیرفته و برای حل انها کمر همت ببندید (تازه اگر حل شدنی باشند!) و ممکن است آنقدر احساس ناکامی تجربه کنید که خودتان یا ایشان یک جایی به تنگ بیایید.
    ممنونم از این وقتی که گذاشتید
    من خودم موافقم با تموم کردنه این رابطه واقعا هم دوسش دارم اما ۲تا مشکلی که دارم اینه که هم مادرشون رو من حساب باز کرده و اعتماد زیادی به من داره هم اینکه وابستگی خودم که میخوام تموم بشه این رابطه چون به احتمال خیلی زیاد سالهای دیگه چه از لحاظ اخلاقی و رفتاری هم نبا‌شه از لحاظ خانوادگی به مشکل میخوریم نمیدونم شایدم همه این مشکلات حل بشه بعدا اما احتمالاتی که خودم میدم کار خیلی سخته
    میخوام این رابطه تموم بشه که حداقل خودم به آسایش برسم چون واقعا دارم سر خور میشم همش من به زور تو دعواها کنار میام در صورتی که خیلی جاها حق با منه اما چون حوصله و اعصاب دعواهای مسخره رو ندارم من جمع میکنم
    فکر اینکه با این وابستگی بخوام نبودشو تحمل کنم اذیت میکنه اما یه جاهایی باید به فکر آینده بود

    پیشنهادتون چیه چیکار کنم

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2020
    شماره عضویت
    42698
    نوشته ها
    92
    تشکـر
    57
    تشکر شده 82 بار در 52 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : مشکل در رابطه با ۷ سال تحمل

    سلام . میتونید با دختره منطقی صحبت کنید و همه ی این چیزارو بهش بگید . یعنی بگید ما از لحاظ اعتقادی و فرهنگی و اقتصادی مثل هم نیستیم و به هم نمیخوریم که اینا بعدا توی زندگی باعث به وجود اومدن مشکلات جدید میشه . بهش بگید که اخلاقای تو منو ازار میده و.... باید با خودش صحبت کنید و مشکلات رو با هم حل کنید چون تو این رابطه هردوتون مهم هستین اگه ایشون واقعا کمک کنن و با شما کنار بیان که خوبه ولی اگه نه خب ایشون این سبک زندگیو دوست دارن ونمیشه زور گفت شما هم میتونید اگه میخواید خودتونو تغیر بدین .نگران وابستگی هم نباشین با گذر زمان حل میشه . خیلی خوبه به فکر اینده هستین موفق باشین به هر حال تو این دوره زمونه خود ادم از همه کس مهمتره و الان همه به فکر خودشونن . مواظب باشید که خیلی تند باهاش صحبت نکنید و مراعات حالش رو بکنید

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل در رابطه با ۷ سال تحمل

    نقل قول نوشته اصلی توسط hamedyari نمایش پست ها
    سلام خدمت دوستان
    واقعا به راهنمایی نیاز دارم امیدوارم درست کمکم کنید
    من با دختری دوست هستم که از لحاظ مالی سر تر هستن نه که ما ضعیف باشیم نه ولی بخوایم رتبه بندی کنیم اونا بیشترن ۷ سالی میشه دوستیم الان من ۲۳ سالمه قبلا همه چی خوب بود چون واقعا همه کسش من بودم اما یه بار فهمید من با دختری چند کلمه حرف زدم که یه مدت همه چی بهم ریخت که مادرش واسطه شد باهم دوباره دوست شدیم ( مادرش خیلی زنه خوب و مهربونیه منم خیلی دوست داره)
    بعد این داستان دیگه خودشم میگفت که مثل قدیم نمیتونه دوسم داشته باشه حقم داشت اخلاقاش خیلی خاص بود
    مشکله اصلی من با اخلاقشه خیلی غد و یه دندس یه جورایی دوست داره زن سالاری باشه هرکاری دوست داره انجام بده بدون اینکه از من یه اجازه بگیره کلا میگه من اجازه نمیگیرم فقط بهت اطلاع میدم سر یه چیزای خیلی مسخره دعوا راه میندازه دعواهای شدید که حتی اگه اون مقصر باشه یه کاری میکنه من ازش معذرت خواهی کنم
    میدونم دوسم داره اما واقعا اخلاقشه
    شرایط خانوادش با خانواده من خیلی فرق داره مثلا تو خانواده مشروب میخورن خانوادتن به جز مادرش خودشم چون من میگم نمیخوره مثلا سر بازن تو کله فامیل دقیقا برعکس اینا ماییم باهاشم کلی حرف زدم میگه نمیتونم تغییر کنم البته به خاطر من زیاد تغییر کرده ولی بیشتر از اینا ازش میخوام قبول نمیکنه
    الان واقعا من تو شرایط بدیم که نمیدونم باید ادامه بدم یا نه نمیخوام اگه این رابطه تهش هیچی نیست زندگی خودمو تباه کنم

    لطفا دوستان راهنمایی کنید
    سلام
    ایا هردوتون همدیگه رو دوست دارین یا فقط ایشون شما رو دوست داره؟!

    اگه شمام دوستش دارین چرا حاضر نیستین بخاطرش تغییر کنین؟

    چرا فقط اون باید تغییر کنه؟!!
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41193
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل در رابطه با ۷ سال تحمل

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    سلام
    ایا هردوتون همدیگه رو دوست دارین یا فقط ایشون شما رو دوست داره؟!

    اگه شمام دوستش دارین چرا حاضر نیستین بخاطرش تغییر کنین؟

    چرا فقط اون باید تغییر کنه؟!!
    هر دومون هم دیگه رو دوست داریم
    منم خیلی به خاطرش تغییر کردم یکی از تغییرات بزرگم این بود دختر بازی میکردم چون هم هیکل خوب دارم هم قیافه (تعریف از خود نباشه ) ولی به خاطرش کلا گذاشتم کنار جوری شدم که دختر باهام چش تو چش میکته خجالت میکشم ولی خودمم هرچقد تغییر کنم خانوادمو نمیتونم

  10. بالا | پست 8


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : مشکل در رابطه با ۷ سال تحمل

    نقل قول نوشته اصلی توسط hamedyari نمایش پست ها
    سلام خدمت دوستان
    واقعا به راهنمایی نیاز دارم امیدوارم درست کمکم کنید
    من با دختری دوست هستم که از لحاظ مالی سر تر هستن نه که ما ضعیف باشیم نه ولی بخوایم رتبه بندی کنیم اونا بیشترن ۷ سالی میشه دوستیم الان من ۲۳ سالمه قبلا همه چی خوب بود چون واقعا همه کسش من بودم اما یه بار فهمید من با دختری چند کلمه حرف زدم که یه مدت همه چی بهم ریخت که مادرش واسطه شد باهم دوباره دوست شدیم ( مادرش خیلی زنه خوب و مهربونیه منم خیلی دوست داره)
    بعد این داستان دیگه خودشم میگفت که مثل قدیم نمیتونه دوسم داشته باشه حقم داشت اخلاقاش خیلی خاص بود
    مشکله اصلی من با اخلاقشه خیلی غد و یه دندس یه جورایی دوست داره زن سالاری باشه هرکاری دوست داره انجام بده بدون اینکه از من یه اجازه بگیره کلا میگه من اجازه نمیگیرم فقط بهت اطلاع میدم سر یه چیزای خیلی مسخره دعوا راه میندازه دعواهای شدید که حتی اگه اون مقصر باشه یه کاری میکنه من ازش معذرت خواهی کنم
    میدونم دوسم داره اما واقعا اخلاقشه
    شرایط خانوادش با خانواده من خیلی فرق داره مثلا تو خانواده مشروب میخورن خانوادتن به جز مادرش خودشم چون من میگم نمیخوره مثلا سر بازن تو کله فامیل دقیقا برعکس اینا ماییم باهاشم کلی حرف زدم میگه نمیتونم تغییر کنم البته به خاطر من زیاد تغییر کرده ولی بیشتر از اینا ازش میخوام قبول نمیکنه
    الان واقعا من تو شرایط بدیم که نمیدونم باید ادامه بدم یا نه نمیخوام اگه این رابطه تهش هیچی نیست زندگی خودمو تباه کنم

    لطفا دوستان راهنمایی کنید
    سلام مجدد

    اینکه رابطه شما به کجا ختم خواهد شد و تهش چه چیز انتظار رو شمارو میکشه اصلا قابل پیش بینی نیست !

    شما عاشق و یا وابسته ایشون نشدین و این جنبه مثبت رابطه شماست چون داری فکر میکنی که این رابطه برای شما ضرر آفرینه و
    میتونه شما رو خوشبخت کنه یا خیر ؟ واین یعنی شما بی گودار به آب نمیزنی

    باتوجه به گزارشات شما رابطه شما عاطفیه و البته میتونید برای ازدواج به هم فکر کنید . اما چطور؟
    قبل از هرچیز اینو بپذیر چشم گفتن به شما از سوی همسر آیندت حق شما نیست درسته باید باهم تفاهم داشته باشین اما چشم گفتن ایسون به شما یعنی تحکم مطلق شما و این یک معیار معیوب در رابطه شما دونفر هست که البته از طرف شما ناشی میشه

    پس سعی کن به خودآگاهی کامل و درست برسی و بعد معیار های ناقص رو حذف کن و باتوجه به معیار های جدید و اینکه این معیار ها چقدر براتون مهمه و این که آیا این معیارها برای طرف مقابل قابل پذیرشه و این که چقدر میتونی از این معیار ها صرف عقیده کنی

    تصمیم به دامه رابطه یا کات کردن بگیر

    البته به نظرم با توجه به اینکه ایشون دامنه تغیراتشون برحسب نظریات شما وسیع بوده ( مشروب نمیخوره و......) به نظرم با گذر زمان و انعطاف پذیری ایشون میتونید به خواسته های دلخواهت برسی
    ودرنهایت یک نکته رو فراموش نکن انسان ها چهارچوب خودشون رو دارند و یک شریک در زندگی نمیتونه به این چهار چوب تحکم کنه ( مثل اینه که ایشون به شما بگه باید مثل من بشی و مشروب بخوری )
    سعی کن خوب یا بد به خاطر خودش دوستش داشته باشی نه به خاطر انعطاف پذیریش در برابر خواسته هات
    سعی کن روابط پنهانی با خانم های دیگه نداشته باشی و از اقدامات نسنجیده پرهیز کن

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

من، یه، که، با،

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد